بابانگار

کلاس زبان

امروز نگارین رو کلاس زبان انگلیسی بردم . در آلمان مرسوم این است که هر کلاسی که می خواهید ثبت نام کنید ، مجاز هستید یکی دو جلسه مجانی بروید وسپس اگر مورد پسند بود ، ثبت تام کنید. نگار که خوشش آمده بود بخوصوص که در آلمان هر جا بچه هست وسایل اسباب بازی هم وجود دارد . آنجا هم سرسره وتاب و ترومپولین که بعید می دانم در ایران باشد وجود داشت . من باب همین بچه ها با علاقه خاصی به کلاسها می روند . ولی نگین ما از کلاس زبان انگلیسی فقط از وسایل بازی اش خوشش آمده بود. شاید هم من توقع زیادی ازش دارم . چون با بچه های بزرگتر از خودش سر کلاس بود. نحوه تدریس همان نحوه تدریسهای جدید در ایران بود. معلمشان ایرلندی بود. تعداد زیادی نیامده بودند . ولی جلسه های اول همینه . قبل از کلاس زبان کلاس کر بودند و من چقدر نگارین رو دواندم تا به کلاس زبانشان برسند. البته کمکهای تلفنی علی را هم نباید فراموش کرد.از دیدن قیمتهایشان شکه شدم و فکر نمی کنم در وضعیت بی پولی ما بتونم ثبت نامشان کنم .اول کلاس نگار شروع به شمردن اعداد به انگلیسی کرد و معلمش خیلی تشویقش کرد و نگین هم برای اینکه کم نیاورد به معلمه گفت که من هم یک چیزهائی بلدم و وقتی ازش خواسته شد بگه شروع به حرفهای بی معنی ولی با لهجه انگلیسی کرد و خنده همه درامد .