بابانگار

übernachtung

دیشب دیروقت روبرت به هم زنگ زد که لئونی مایله فرداشب که شب آخر تعطیلات پاییزی است خونه شما با نگار بخوابه. بچه ام هم کلی خوشحال شد و کلی تشک و کیسه خواب تدارک دیدیم. ولی امروز تماس گرفت که پشیمان شده و نمی خواد. حالا اگه این ما باشیم کله اون بچه رو می کنیم که چرا مسخره بازی درآورده.منم بردمشون خریدوپارک. همیشه سعی می کنم اگر وقت داشته باشم بیرون ببرمشون. هر چی باشه از پای تلوزیون نشستن بهتره.دیگه حالا بزرگتر شده اند و به اندازه قبل از بیرون رفتن ذوق نمی کنند. حتی گاهی اوقات به زور می برمشان . از اینکه بچه هام شاد باشند و روحیه خوبی داشته باشند کیف می کنم..